۱۳۹۰/۷/۱۴

دکتر مهرداد مشایخی درگذشت Dr.Mehrdad Mashayekhi passes away


دکترمهرداد مشایخی، جامعه شناس و پژوهشگر مقیم در امریکا روز گذشته در اثر بیماری سرطان درگذشت। انجمن جامعه شناسان بدون مرز/ ایران، این ضایعه را به همه وابستگان و جامعه شناسان ایران تسلیت می گوید.
مهرداد مشایخی متولد 1332، تحلیلگر سیاسی و اجتماعی و نویسنده‌ی مقالات و گفت‌و‌گوهای بسیاری در باره‌ی توسعه‌ی اجتماعی و سیاسی پس از انقلاب است و مطالب بیشماری به فارسی و انگلیسی در نشریات مختلف از جمله «ایرانیان واشنگتن»، «مجله‌ی دمکراسی باز»، و « شهروند» به چاپ رسانده است. وی یکی از ویراستاران کتاب «ایران: فرهنگ سیاسی در جمهوری اسلامی» است . مشایخی دارای دکترای جامعه شناسی و فوق لیسانس اقتصاد از دانشگاه آمریکایی واشنگتن دی سی به عنوان استادیار مهمان در گروه جامعه شناسی دانشگاه جرج تاون واشنگتن دی سی به تدریس مشغول بود.

۱۳۹۰/۶/۲۶

دستگیری جامعه شناسان!

مهدی حمیدی شفیق فعال دانشجویی آذربایجان به ستاد خبری اداراه کل اطلاعات تبریز فراخوانده شد. به گفته خانواده وی، روز گذشته فردی ناشناس با برقراری تماس تلفنی در ابتدا موفقیت وی در مرحله اول کنکور کارشناسی ارشد را به او تبریک گفته و در ادامه از او خواسته است تا برای گزینش نهایی سازمان سنجش و ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در ستاد خبری اداره اطلاعات حضور بهم برساند. این فرد، موضوع این احضار را صحبت در مورد فعالیت های سیاسی وی عنوان و تهدید کرده است که در صورت عدم مراجعه وی، هرگونه عواقب این عمل نظیر منع از تحصیل متوجه خود او خواهد بود.

پنجاه ضربه شلاق بر پیکر سمیه توحیدلو دانشجوی دکترای جامعه شناسی


اجرای حکم شلاق ...سمیه توحیدلو، از فعالان ستاد میرحسین موسوی روز گذشته در حالی که زنجیر به دست و پایش بسته بودند، انجام شد.
سمیه توحیدلو متولد ۱۳۵۷ و دانشجوی دکترای جامعه شناسی دانشگاه تهران است، روز گذشته برای اجرای حکم شلاق راهی اوین شد و حکم در حالی که به دست و پایش زنجیر بسته بودند، اجرا شد.
پنجاه ضربه شلاق به اتهام توهین به ریاست جمهوری در حالی بر پیکر این دانشجوی دکترا وارد آمد که احمدی نژاد ایران را آزاد ترین کشور جهان خوانده و بر این ادعاست که بیشترین انتقادات به شخص وی انجام می شود.

۱۳۹۰/۵/۲

پزشکی قانونی: روزانه ۳ نفر با سلاح سرد کشته می شوند

سازمان پزشکی قانونی کشور با اشاره به آخرين آمارها از مراجعات نزاع و درگيری و همچنين قتل بر اثر سلاح سرد، اعلام کرد: روزانه ۳ ايرانی با سلاح سرد کشته می شوند.

به گزارش خبرگزاری مهر، بر اساس پرونده های ارجاعی به سازمان پزشکی قانونی در دهه هشتاد (۱۳۸۰ تا ۱۳۸۹)، ۱۱ هزار و ۱۱۹ نفر بر اثر اصابت سلاح سرد، جان خود را از دست داده اند که به طور متوسط در هر سال يکهزار و ۱۱۹ نفر به وسيله اين سلاح کشته شده اند.

بر اساس اين گزارش، بيشترين آمار ۱۰ سال گذشته در سال ۱۳۸۴ با يکهزار و ۱۹۶ نفر ثبت شد و کمترين آمار هم در سال ۱۳۸۰ با ۹۷۷ نفر ثبت شده است.


۱۳۹۰/۴/۲۵

چرا اعتراض مي کنيم؟

نویسندگان: جوديت بلاو و علي طايفي #

مجموعه قوانين اخلاقي انجمن جامعه شناسي امريکا، صريحا به بيان اين نکته نمي پردازد که جامعه شناسان مسئوليت و وظيفه اي در قبال بي عدالتي ها دارند. اگر چه بيان مي دارد که: " جامعه شناسان از مسئوليت هاي علمي و حرفه اي خود در قبال جامعه و اجتماعاتي که در آن زندگي و کار مي کنند آگاه هستند."

(ASA 1997) همانطور که جامعه شناسان آگاه هستند، قصور در نبرد و دخالت در بي عدالتي ها به جاودانگي آنها و در حقيقت پريشان ساختن جامعه شناسان کمک مي کند. جامعه شناسان بدون مرز SSF حامي جامعه شناسان پويا، متعهد و مشارکت جو است و ادعا مي کند که جامعه شناسان مسئوليتي اخلاقي در برابر بي عدالتي و تخلفات از حقوق بشر دارند) بنگرید ) همانطور که در زير تشريح مي کنيم، انجمن جامعه شناسی امریکا در حقيقت در برابر فشار بر جامعه شناسان منفرد به اعتراض بر مي خيزد، در حاليکه جامعه شناسان بدون مرز فراتر رفته و از ديگران براي پيوستن به ما براي اعتراض به بي عدالتي ها در برابر جامعه شناسان و بي عدالتي هاي فراگير دعوت به عمل مي آورد. ما در زمانه مخاطره آميزخاصي زندگي مي کنيم.
اينک سوالاتي چند وجود دارد. چرا ما اعتراض مي کنيم؟ اعتراض مي کنيم چرا که از نظر اخلاقي موظف به اين کار هستيم. هيچ منبعي بهتر از امانوئل کانت براي تعريف مسئوليت هاي اخلاقي وجود ندارد: " فقط بر اساس قواعدي عمل کن که به موجب آن در لحظه صاحب اراده باشي و اين بايد يک قانون جهاني گردد" (کانت، (1785)، 1993 :30). در چه مکاني اعتراض کنيم؟ اصولا کمپين هاي نام آور و موثر، جهاني هستند و با تشکر از اينترنت، ما اعتراضمان را در سطح بين المللي به اشتراک گذارده ايم و آن را تجهيز مي کنيم. نبايد به ستمگران اجازه داده شود تا در قلمروي خويش پنهان شوند. چه زماني اعتراض مي کنيم؟ دو بعد اصلي براي پاسخ به اين پرسش وجود دارد: يک جنبه علمي جامعه يا بيروني و ديگر جنبه اي دروني و يا اجتماعي!

الف) جنبه علمي جامعه (بيروني): بي عدالتي هاي فراواني وجود دارند که جامعه شناسان آنها را مد نظر قرار مي دهند، چرا که ما در پژوهش هايمان با آنها روبرو مي شويم. بي خانماني، فقر، کار کودک و سوء استفاده، تبعيض جنسي، خشونت عليه زنان، تبعيض نژادي و مذهبي، گرسنگي، نژاد پرستي، استثمار مهاجران و بطور کلي، تخلفت از حقوق بشر. اگر اين بي عدالتي ها مورد اعتراض قرار نگيرند، بالا گرفته، تقويت و تشديد مي شوند. يکي از مسئوليت هاي روشنفکران، دانشگاهيان، محققان اجتماعي هم پيماني با مردم ستمديده و تغيير شرايطي است که آن ها را مورد ظلم و ستم قرار مي دهد. جامعه شناسان قادر به روشن سازي اين نکته هستند که قرار نيست مردم به خاطر مظلوميت هايشان سرزنش شوند بلکه درعوض اين موسسات اجتماعي، سياست هاي اقتصادي، نخبه سالاري، واپس زني سياسي، نژاد پرستي، محروميت ايدئولوژيک، بيگانه هراسي و ديگر نيروها هستند که بايد مورد سرزنش قرار گيرند. این روشنگری بنوعی تقویت درحق خودش تلقی می شود.

ب) جنبه اجتماعي (دروني): اعمال ناعادلانة ديگري هستند که ما بايد در زمينه هاي انساني در مقابل آن ها دست به اعتراض بزنيم. اين مطلب زماني صدق مي کند که يک دولت به طور ناصحيح به جامعه شناس (يا هر دانشور و محققي) صدمه مي زند چه به خاطر تحقيقات و انتشارات آن ها و چه بر پاية طرز فکر و تدريس شان. در چنين نمونه اي ما دست به اعتراض مي زنيم، اين اعتراض از تحليل و تحقيق نشأت نمي گيرد، بلکه مبنای آن همکاران و تکيه بر شبکه هاي خود و رسانه های اطلاعاتي است. طي سال گذشته دو جامعه شناس زنداني شدند. دکتر کيان تاجبخش در مي سال 2007 در زندان معروف ايران، اوين به بند کشيده شد. بنابر تمامي گزارشها او تحت شکنجه بوده است. او متهم به جاسوسي شده است (بنگرید). آندره ه. ، استاد دانشگاه همبولت در 31 جولاي سال 2007 به جرم تعلق به نهاد چپ گرا ( militante gruppe ) در برلين به زندان افتاد. (بنگرید). آندره ه. آزاد شده است و بنابر عقيده ما اين در جواب به کمپين و اعتراض های نامه نگاري بود، اگر جه هنوز اتهامات لغو نگرديده اند. يکي ديگر از انديشمندان برجسته، دکتر هاله اسفندياري، محقق مرکز وودرو ويلسون نيز توسط حکومت ايران متهم به جاسوسي و در نهايت در مي 2007 زنداني شد که اين امر مورد اعتراض انديشمندان سراسر دنيا قرار گرفت. (بنگرید)

۱۳۸۹/۱۰/۱۱

بیانیه انجمن جامعه شناسان بدون مرز- ایران SSF-Iran´s Statement

سال 2010 بدترین سال برای جامعه شناسان و جامعه شناسی درایران بوده است



درپی رخدادهای پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری درایران درسال 2009 و اوج گیری جنبش دمکراسی خواهی با شعار " رای ما کجاست" در تمامی نقاط شهری ایران، بخش بزرگی از دانشجویان و دانشگاهیان نیز در این جنبش مشارکت فعال یافتند. گسترش روزافزون مطالبات این جنبش در سایر فضاهای اجتماعی سبب شد خیابان ها و میادین شهرهای بزرگ بمناسبت های مختلف میدان طرح و پیگیری خواسته های بحق و دمکراتیک مردم بویژه جوانان باشد که درطی سالهای پس از انتخابات نهم ریاست جمهوری درسال 2005 همواره مورد بی توجهی و ستم قرار گرفته است.


سیل اعتراضات بگونه ای شد که پس از طی چند ماه موج سرکوب ها و بازداشت های گسترده، شکنجه و تهدید، اخراج و محرومیت های اجتماعی و تحصیلی بسیاری بویژه از سال 2010 آغاز شد. نخستین مرامنانه سرکوب و ارعاب از سوی نظام قدرت نیز با صدور اعتراف نامه های دولتی درقالب اعترافات برخی از سران جنبش اصلاحات دولتی آغاز شد که در آن نظریه های جامعه شناسی و جامعه شناسانی نظیر هابرماس، محیط های علمی و پژوهشی علوم اجتماعی و دانش آموختگان این حوزه معرفتی مورد تهاجم و هدف اصلی اتهامات و توطئه آفرینی ها قرار گرفتند.

درپی انتشاراین بیانیه سرکوب علیه جامعه شناسی و جامعه شناسان، موج بازداشت ها و محرومیت های تحصیلی دانش اموختگان این رشته سرعت بیشتری بخود گرفت. در سطور زیر به برخی از این فرازها پرداخته می شود

الف. هجوم به جامعه شناسان

نخست. در طول سال 2010 بیش از 30 نفر دانشجوی جامعه شناسی و علوم اجتماعی در دانشگاه های مختلف ایران بازداشت شده و برخی پس از چندین ماه ازاد و برخی هنوز در بازداشت بسر می برند.

دوم. محرومیت تحصیلی. درطول سال گذشته میلادی بیش از 22 نفر دانشجوی رشته های علوم اجتماعی و جامعه شناسی از یک ترم تا کل دوره تحصیلی و توسط حکم دولتی به محرومیت تحصیلی محکوم شدند.

سوم. اخراج اساتید. علاوه براین بسیاری از مدرسان و اساتید رشته جامعه شناسی و علوم اجتماعی نیز از فضاهای آموزشی محروم شده و به بازنشستگی های اجباری و زود هنگام و حتی اخراج و عدم تمدید قرارداد استخدامی آنان وادار شدند. برخی از چهره های برجسته دانشگاهی نیز ناگزیر از ترک وطن شدند.

ب. هجوم به جامعه شناسی

درمیانه این تهاجمات فیزیکی به دانش آموختگان جامعه شناسی، حکومت جمهوری اسلامی ایران مضامین و نظریه ها و مبانی آموزشی دروس جامعه شناسی در دبیرستان ها و دانشگاه ها را نیز مورد تهاجم قرار داده و مجدد طرح جامعه شناسی اسلامی و علوم انسانی/ اسلامی را مطرح ساخته است تا بدین واسطه از قابلیت بالقوه علوم اجتماعی و جامعه شناسی در نقد دین و قدرت بعنوان نهادهای اجتماعی مورد بررسی و پژوهشی بکاهد. دراین راستا ازسوی رهبر حکومت اسلامی بطور مشخص و سپس سران دیگر حکومتی بویژه روحانیون محافظه کار در درون قدرت بیانات شدیدی علیه این رشته دانشگاهی و علمی مطرح شد که اذهان بسیاری را بسوی این نگرش تخریبی و تهدید ها و نگرانی های ناشی از آن جلب ساخت. درپی همین وقایع، اینک در وزارتخانه های آموزش و پرورش و آموزش عالی هیئت های گزینش و وارسی علوم انسانی تشکیل شده است تا خیال واهی سالهای نخست پس از انقلاب 57 مبنی بر اسلامی کردن دانشگاهها بویژه علوم انسانی و اجتماعی را جامعه عمل پبوشاند.

انجمن بین مللی جامعه شناسان بدون مرز- شاخه ایران با توصیف نمای کلی وضعیت جامعه شناسی و جامعه شناسان درایران، ضمن اعلام وضعیت خطر ویژه برای این رشته دانشگاهی و صنف جامعه شناسان ایرانی، براین باور است که جامعه شناسی و جامعه شناسان در ایران درسال گذشته شاهد بیشترین میزان فشار و تهدید و تحدید حکومتی بوده اند.

ازهمین روی انجمن جامعه شناسان بدون مرز- ایران ضمن رد هرگونه برخوردهای تهدید و تحدید آمیز علیه جامعه شناسان و درخواست برای آزادی و بازگرداندن دانشجویان محروم از تحصیل به دانشگاهها، خواهان آزادی علمی و دانشگاهی برای همه رشته های اصلی و فرعی علوم انسانی درایران است. این انجمن براین باور است که اندیشه انسان هرگز امکان حصر و توقیف نداشته و چنین اقداماتی از سوی حکومت اسلامی فقط سبب به تاخیر افتادن فضاهای رشد و نقد خردگرایانه و توسعه انسانی و اجتماعی جامعه ایران خواهد شد.


انجمن بین مللی جامعه شناسان بدون مرز- ایران


---------------------------------------------------
The manifest of International Association of Sociologists Without Borders SSF – Iran:


2010 was the worst year for sociology and sociologist in Iran


Following the events after the presidential Election in Iran in 2009 and the further development of Democracy movement with the motto "Where is our votes" in all urban areas of Iran, the majority of students and academics also were actively involved in this flow.

Increasing demands of this movement in other social spaces changed the streets and squares of different cities to areas for discussions about Democratic and legitimate demands of people, especially young people who have been neglected during the years after the ninth presidential election in 2005 to now time.

In result of storm of protests after few months began the wave of repression and widespread arrests, torture and intimidation, expulsion and exclusion of many social and educational, especially since 2010. The new strategy of repression started with forcing reformist leaders to deny their former statements and invaded western sociological theories (i.e. theories of Habermas)

Following repression announcement against the sociology and sociologists, the wave of arrests and educational deprivation graduates became fast of movement. Some of the above follows:


Invasion in to sociologists:
During the year of 2010 over 30 students of sociology and social science in different universities in Iran were arrested, some of them became free after several months and some still stay in prison.
Educational deprivation: During the last year over 22 students of social sciences and sociology were expelled from studying.
Teachers’ demission: many teachers and professors of sociology and social science fields as well as deprived of educational spaces and were forced to retire early. Some prominent figures of the university were forced to leave the country.

Invasion in to sociology:
In Addition to physical invasions into sociology graduates, Islamic Republic of Iran also attacked themes and theories and principles of sociology courses in high schools and universities, and emphasized to the Islamic / Muslim Sociology and Humanities to reduce the social sciences and sociology as social institutions at the criticism of religion and power and the mail stream to the secularism.

In this regard, leader of the Islamic government and other governmental leaders proposed severe criticism statement against the academic and sociological fields and made people worrying about the threatening attitude.Following the same events, the ministry of education founded some communities to checkout social sciences community and took action to Islamize the universities after the Islamic Revolution's 1979.


International Association of Sociologists Without Borders SSF - Iran warns high risked situation of the sociology and sociologists in Iran and believes that sociology and sociologists overcome control and reservation of government pressure and threats in the past year.

It ended up that the Sociologists without Borders - Iran does not accepted violent confrontations and threats against sociologists and asks for freedom and restore students deprived of education to universities, academic freedom and academic demand for all majors and is sub-human sciences in Iran.

SSF-Iran believes that human thought cannot get limited and such actions by the Islamic government in Iran just postpones rational criticism and social-human development of Iranian society.


Sociologists Without Borders SSF - Iran